سرگرمیها اغلب اوقات راه خوبی برای ملاقات با آدمهای جدید است، اما "کاکرو دایچی" که قوطیهای کمیاب آبمیوه جمع میکند، چطور میتوانست حدس بزند که دختر جذاب و ناشناسی را آن هم زمانی که قصد نوشیدنِ او را داشت، ملاقات میکند؟ اسمش را "ملون" (هندوانه) میگذارد چون آب هندوانهی خوشمزهای دارد. "کاکرو" خیلی زود میفهمد که او یک " آکیکان" است، دختر زیبایی که یک قوطی ویژه هم هست و برای مبارزه با با دیگر "آکیکان"ها در یک آزمایش عجیب بوجود آمده است؛ آزمایشی برای تشخیص اینکه چه نوع قوطی فلزی بهتر است: استیل یا آلومینیوم! آیا درگیرشدن در این پروژهی تحقیقاتی پیچیدهی خندهدار، به طرزی باورنکردنی زندگی "کاکرو" را درهم و برهم خواهد کرد؟ البته که اینگونه خواهد شد، اما چون بدن فلزی "ملون" به دیاکسیدکربن برای نفس کشیدن احتیاج دارد، حالا "کاکرو" به دردسر افتاده و همیشه مجبور است با او باشد، چرا که "ملون" بیش از حد به CO2 وابسته است! و زمانی که "ناجیمی" بهترین دوستِ کودکیِ عزیز و جذابش، آکیکانِ آلومینیومی خودش را به دست میآورد، مشکلات واقعا آغاز میشود!