دوستی ادن و داون در چندین جبهه آزمایش می شود. اولاً داون دومین بچه اش را به دنیا می آورد. روز شکرگزاری است و او و ادن در سینما هستند که کیسه آب داون پاره می شود. با عجله به بیمارستان می روند و برخی شوخی های خنده دار و مضحک در مورد روند زایمان، منجر به تولد یک نوزاد سالم می شود. این امر بر زمانی که او با صمیمی ترین دوستش، ادن، که فرزند یا خانواده ای برای گذراندن وقت خود ندارد، تحمیل می شود. این موضوع به زودی تغییر خواهد کرد، چرا که در همان روزی که داون بچه اش را به دنیا می آورد، ادن با کلود آشنا می شود. کلود یک بازیگر خوش تیپ و شیرین است و او و ادن اشتراکات خنده داری دارند، از جمله عشق مشترک به بازی ویدیویی مبارز خیابانی. این دو شب را با هم صرف خوردن مقادیر زیادی غذای گران قیمت چینی و عشق بازی می کنند. ادن بر این باور ساده لوحانه است که نمی تواند تا زمانی که پریود است باردار شود. اما داستان چیز دیگری است.
بیبز در آغوش حقایق کثیف و تأکید بر پیوندهای مقدس دوستی، دیدگاه زنانه صمیمانه و دلچسبی را به صفحه نمایش می آورد. در حالی که فیلم Babes بدون نقص نیست، گلیزر، بوتو و آدلون نور متفکرانه و در عین حال شادی آوری را به تجربیاتی که اغلب پنهان می شوند می تابانند. در نهایت فیلم اثر لذت بخش خود را از طریق شخصیت هایی به جا می گذارد که ما در پیچ و خم های زندگی با روح، طنز و همدلی پیمایش می کنیم. در حالی که برخی از نقدها به عناصر عجولانه اشاره می کنند، نقاط قوت فیلم بیبز در به تصویر کشیدن صادقانه مسائل نهفته است که بسیاری از فیلم های متفکرانه نیز از آن اجتناب می کنند. سازندگان آن درک می کنند که واقعیت تعادل نور و تاریکی را به صورت کمدی برقرار می کند و ما می توانیم از هر دو قدردانی کنیم. به طور کلی فیلم با روحی که اصول آن به ارمغان می آورد می درخشد، اصولی مثل شادی، شفقت و فقدان ترس از پرداختن به هر موضوعی. اما ممکن است این فیلم برای افراد خیلی باادب مناسب نباشد.